سلام نزنی ها به خدا یادم میره نظر بدم اما همیشه سر میزنم از بس دیر اپ میکنی
این شعر و من خیلی دوست دارم به نظر من منظور این شعر در نهایت زیستن رو میرسونه میگه اگه قراره به پستی زندگی کنیم پس ...من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم
اگر هم میخواهیم پاک زندگی کنیم...پس..من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک!
موفق باشی بسیار زیبا و دلنشین مینگاری
موفق باشید
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
بازاریابی اینترنتی ... هر کلیک 80 ریال ... به ما سر بزنید.
سلام خسته نباشید
از حضور واظهار لطفتون خوشحال و سپاسگزارم
این شعر منظوم را من در وبلاگ بانوی سیب هم قبلا خواندم و متاسفانه منظور شاعر را بدرستی نمیفهمم
باید بیشتر بخونم
موفق باشید
سلام
خوبی عزیزم؟
ممنونم که میایی به کلبه ی من و سر می زنی
شعرتون از احمد شاملو زیبا بود و من بهش اعتقاد دارم
موفق باشی
سلام دوست من
خوی؟؟؟
احمد شاملو همیشه منو می بره توی این شعر پریای
نازنین چه تونه زار میزنین و......
انتخاب بسیار خوبی بود
مهربانا !!!
باید امشب بروم
بی صدا و آرام
تا خلوت
شبهای دل انگیز...
باید امشب بروم
تا که شاید
انتظار کهنه ام پایان بگیرد !
درود
نازلی بهار خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه زیرپنجره گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن
خاصه در بهار...
بدرود
سلام
نزنی ها
به خدا یادم میره نظر بدم اما همیشه سر میزنم از بس دیر اپ میکنی
این شعر و من خیلی دوست دارم به نظر من منظور این شعر در نهایت زیستن رو میرسونه
میگه اگه قراره به پستی زندگی کنیم پس ...من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم
اگر هم میخواهیم پاک زندگی کنیم...پس..من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه
یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک!
موفق باشی بسیار زیبا و دلنشین مینگاری
موفق باشید