سرگذشت گل غم

 
 

تا در این دهر دیده کردم باز
گل غم در دلم شکفت به ناز
بر لبم تا که خنده پیدا شد
گل او هم به خنده ای وا شد
هر چه بر من زمانه می ازود
گل غم را از آن نصیبی بود
همچو جان در میان سینه نشست
رشته عمر ما به هم پیوست
چون بهار جوانیم پژمرد
گفتم این گل ز غصه خواهد مرد
یا دلم را چو روزگار شکستی هست
می کنم چون درون سینه نگاه
آه از این بخت بد چه بینم آه
گل غم مست جلوه خویش است
هر نفس تازه روتر از پیش است
زندگی تنگنای ماتم بود
گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینه من کاشت
که بهارش خزان نخواهد داشت

 

فریدون مشیری

نظرات 5 + ارسال نظر
طلا بانو چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:34 ق.ظ http://gozar.mihanblog.com/

عطش را آتشین افروختی تو


نمای آسمان را سوختی تو


عبورت لحظه ها را خلق می کرد


به چشمم اسم خود را دوختی تو


سلام به ساغر عزیزم .فدای قدمهای زیبایت . طلا بانو




مجنون خراباتی پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:03 ب.ظ http://www.nasimetanhaayi.blogfa.com

روزی مرا ترک خواهی کرد

وبه سادگی یک خواب دور خواهی شد

از آسمان آبی مرا خواهی گرفت

ودر روزهای جهنمی خواهی سوزاند

روزی تصویر مرا خواهی برد

و از اشک من ابدیت خواهی ساخت.

من روزی تو را در انزوای خویش

زمزمه خواهم کرد

و در تمام ثانیه ها از تو یاد خواهم برد

و بی تو به تنهایی به ماه خیره خواهم ماند

روزی بی تو خسته از این زمانه خواهم شد

و با تمام غرور

از جدایی شکست خواهم خورد

و بیش از نفسهایم تو را آرزو خواهم کرد..

تو

روزی از من دور خواهی شد

همچو برگی از درخت

با دست نسیم خواهی رفت

و در جایی دور از من خواهی نشست

و من روزی با هر آنچه از من برده ایی

بی تو به تنهایی

در سوگواری عشقمان خواهم گریست

سهیل شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 04:53 ب.ظ http://sobhebahary.blogfa.com/

با سلام و تبریک ولادت رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) به همین خاطر وبلاگ صبح بهاری با مطلبی طنز که طنزش هم در مورد بزرگ (وبلاگ اهل تمییز ) میباشد آپ گردیده بیایید و بخوانید به امیدانکه گل لبخند را دراین روزهای مسرور و بهاری بتونم بر لبهاتون شکوفا سازم.
با تشکر : سهیل

خراباتی یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.nasimetanhaayi.blogfa.com

و خداوند محمد را آفرید. و براین انسان ناتوان ضعیف منت نهاد.پرتوی از انوار تابناک ذاتش را بر او تاباند و او را برگزید . ..محمد برگزیده. و به او مشعلی از عشق و دانایی عطا فرمود تا آدمیت را از نفرت، کینه، حسد و غرور جاهلی برهاند.و برگزیده بالهای پر مهرش راگستراند و آفتاب درخشید و آسمان آبی....درود خداوند بر روز ولادت او..و ایام حیات او و...و روز ممات او.

غریبه سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:15 ق.ظ http://banouye-sib.blogsky.com

او گلی را به سینه من کاشت
که بهارش خزان نخواهد داشت

سلام
خسته نباشی همیشه انتخابات عالیه
امید وارم که گلی که تو دلت کاشته شده همیشه بهاری باشه و خزانی نداشته باشه

موفق باشی تنبل خانوم به منم سر بزن اهه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد