عکس

 

چشمانم خیس است دستانم می لرزد به تو خیره می شوم و تو آرام تر از همیشه نگاهم

میکنی بی آنکه چیزی بگویی و من خیره به چشمانت.

چشمانت تنها چیزی است که از عکس پاره شده ات در دستانم به جا مانده.

نظرات 4 + ارسال نظر
مدی سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:13 ق.ظ http://www.mahbed.blogsky.com

جمله هایت قشنگ بود.
عاشقی؟

محمد سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:42 ق.ظ http://www.arezoobarani.mihanblog.com


سلام دوست من
دعوتتون می کن به کلبه من هم سر بزنید
خوشحال میشم
منتظرم

حرف های ما هنوز نا تمام
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است!
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن که با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی ...
ای دریغ و حسرت همیشگی!
ناگهان
چه قدر زود
دیر می شود!

پیام چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:18 ق.ظ http://khater.blogsky.com/

سلام خوبین شما ببخشید که دیر اومدم به وبلاجگتون شرمنده اخه منم دیر دیر آپ میکنم خوشحال میشم سر بزنید بهم موفق باشید یا علی خداحافظ

غریبه جمعه 21 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:13 ق.ظ http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام سکوت خوبم

چشماتو خیس نبینما بیا عکس کاملش رو خودم بهت بدم یه عکس قدی

حالا میگی یه عکس چیه که تا الن بهم نگفتی بهت بدم
اونوقت چشای قشنگت خیس میشه اهه

نداشتیما

(۰چشمک) راستی دوست نداشتی تاییدش نکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد