پیوندها
- بانوی سیب
- معلم
- فرستاده
- بانوی آبی
- دختر برفی
- یاس سفید
- غبار
- صبح بهاری
- مست و تنها
- سیاهپوش عشق
- خاطرات خاکستری
- دانستنیهای من(وبلاگ دیگرم)
- من خرابم ز غم یار خراباتی خویش
- صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
- جهنم سرد
- میهن دوستی
- نماز درخم آن ابروان محرابی( بزرگ)
- مترسک
- شمع وجود
- هم نفس
- فراتر از آسمان
- ساز دل
- دلشدگان
- زیر پوست عشق
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- خرداد 1388 1
- دی 1387 2
- آذر 1387 2
- آبان 1387 4
- مهر 1387 3
- شهریور 1387 3
- مرداد 1387 5
- تیر 1387 16
- خرداد 1387 1
- مهر 1385 1
- تیر 1385 2
- خرداد 1385 4
- اردیبهشت 1385 6
- فروردین 1385 3
- اسفند 1384 4
- بهمن 1384 9
- دی 1384 22
- آذر 1384 3
آمار : 114977 بازدید
Powered by Blogsky
فقر و فحشا
شبی مست بگذشتم از ویرانه ای
ناگهان چشم مستم خیره شد بر خانه ای
نرم نرمک پیش رفتم تا کنار پنجره
حالتی دیدم که قلبم سوخت چون ویرانه ای
پدری کور و فلج افتاده اندر گوشه ای
مادری زار و پریشان مانده چون دیوانه ای
کودکی از سوز و سرما می زند دندان به هم
دختری در حال شهوت بود با بیگانه ای
وقتی آن مرد پلید فارغ از عیش خویش شد
حالت رفتن بکرد با حالت جانانه ای
دست بر جیب برد آن مرد پلید
داد بهر دخترک پول سیه چند دانه ای
من به خود لعنت فرستادم که شب را تا سحر
مست و شتابان می روم سوی هر میخانه ای
که در این وحشت سرا دختری از روی فقر
می فروشد عشقش را بهر نان خانه ای.
سکوت دل
چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:49 ق.ظ
درود
نازنینی خفته بر سنجاب شاهی را چه غم
گر زخار و خاره سازد بستر و بالین غریب
بدرود
سلام
خوبین؟
وب پر محتوایی دارید...
من شمش را لینک کردم بی اجازه ببخشید...
موفق باشید
http://kharabati5.blogfa.com/
بدرود
بر سر هر لقمه بنوشته عیان
کین بود رزق فلان بن فلان
رو توکل کن مشو بی پا و دست
رزق تو بر تو ز تو عاشق تر است
سلام ساغر جان
خیلی شعرت زیبا بود
کاش قیمت عفت رو میدونستن درسته فقرم هست اما نمیتونم باور کنم که بهای عفت کمتر از فقر باشه
البته تا جای کسی نباشی نمیتونی تصمیم بگیری ولی واقعا درد ناکه که انسانها شرافت و سرمایه خودش رو به حراج بزاره
قسم میخورم که دلم به درد اومد و متا سفانه چه بسیارند این دردها در جامعه امروزی
زیبا به تصویر کشیدی
موفق باشی عزیزم
عزیزم سلام
چون همیشه زیبا و با دقت نوشتی افرین بر تو
کاش میدانستی از اول ای عزیز
عشق هرگز خوب با من تا نکرد
سر نوشت درد ناکم را چرا ؟
هیچ دستی خط نزد امضا نکرد
قربانت طلا بانو بهونه قشنگم
نمی دونم چی بگم.
ای خدا ............
مگه نمی گن هر کسی دندان دهد نان هم دهد؟
پس کو نان؟
اینجوری قراره نون بدی؟
اگه قراره خونواده ای از چنین راهی نون بخورن همون بهتر که از گرسنگی بمیرن.
نمی دونم چی بگم.
خدایا.....پروردگارا.............
به عزت و جلالت قسم می دم رزق و روزی هیچ کس رو در گرو عفت و آبروش قرار نده.
دیگه دعای دیگه ای بلد نیستم.
سلام
زیباست....
بسیار هم زیباست
...
خیال کردم بری میری از یادم تو رفتیو نرفت چیزی از یادم
تو رفتی تازه عاشق تر شدم من از اونیم که بود بدتر شدم من
مثه دیونه ها دیونه وارت دیگه در مونده بودم توی کارت
حالا عاشق تر از اونی که بودم ادس دادم همه بودو نبودم
تو رفتی رفتنی اما نرفته مگه میشه تو را یادش بره دل
خیال کردم بری میری ز یادم تو رفتیو نرفت چیزی ایادم
تو رفتی تازه عاشق تر شدم من از اونیم که بود بدتر شدم من
حالا عاشق تر از اونی که بودم ادس دادم همه بودو نبودم
http://kharabati5.blogfa.com/
بازم باید خداحافظی کنم چه بد !!!!
سلام دختر کجایی ددر بسه اپ دیتش کن مثل اینکه من چند روز نیام هیچکی اپ دیت نمیکنه اهه
سلان موضوع و شعر بسیار قشنگی انتخاب کردید
من که لذت بردم از مطلب فقر وفحشا
خیلی خوبه که ماها فقط زیبایی ها رو به تصویر نکشیم چرا که اگه ما طالب زیبایی و خوبی در اطرافمون هستیم قبلش باید بدی ها رو به تصویر بکشیم و از بین ببریم و چه خوبه با روبروی هم قرار دادن خوبی ها و بدی ها این تضاد آشکار رو ملموس کنیم تا حواسمون بیشتر جمع شه و راهمونو ژیدا کنیم
ضمنا دوست عزیز من لینک شما رو در وبلاگم گذاشتم دوست دارم تا لینک وبلاگمو ته وبلاگ قشنگت ببینم
موفق باشی
نوشته ات واقعا عالی و تکان دهنده بود ما یعنی من و دوستانم که در مورد فقر و فحشا تحقیق می کنیم لذت بردیم و همچنین متاثر گشتیم
با تشکر رها و دوستانش